rabert.kokh

در جستجوی دانش

rabert.kokh

در جستجوی دانش

معمای ریاضی

 معما ی ریاضی 



1- سازمان اداری شرکتی عبارت است از : مدیر ، دستیار مدیر ، صندوقدار ، تحویلدار ، راهنمای مشتری و تند نویس . نام کارکنان این شرکت به ترتیب الفبایی عبارت است از : آقای اوشاونسی ، آقای براون ، خانم جانسن ، آقای کاون ، دوشیزه گوردن و دوشیزه لئونارد .

1) دستیار مدیر مرد و نوه ی مدیر است .

2) صندوقدار داماد تندنویس است .

3) تحویلدار ناخواهری دوشیزه گوردن است .

4) آقای براون مجرد است .

5) آقای کاون 25 ساله است .

6) آقای اوشاونسی همسایه ی مدیر است .

نام صندوقدار چیست ؟ 


2  - در روستای احمد آباد ، غلامحسین خان بیشترین تعداد گوسفند را در بین اهالی روستا دارد . در ضمن می دانیم تعداد گوسفندان هیچ دو نفری با هم برابر نیست و تعداد افراد روستا از تعداد گوسفندان غلامحسین خان بیشتر است . تعداد گوسفندان قلی ، فقط از تعداد گوسفندان کامبیز بیشتر است . قلی   چند گوسفند دارد ؟

 


                         تصویر در تصویر                              


داستانک

باور                             

 

 

روزی دانشمندی آزمایش جالبی انجام داد .او یک اکواریم ساخت و با قرار دادن  یک دیوار شیشه ای  در وسط آکواریم آن را به دو بخش  تقسیم کرد.در یک بخش  ، ماهی بزرگی قرار داشت و در بخش  دیگر ماهی کوچکی که غذای مورد علاقه ماهی بزرگ تر بود .ماهی کوچک فقط غذای ماهی بزرگ بود و دانشمند به او غذای دیگری نمی داد . او برای شکار ماهی کوچک  بارها و بارها به سویش حمله برد، ولی هر بار به دیوار نامریی که وجود داشت برخورد می کرد. همان  دیوار شیشه ای  که او را از غذای مورد  علاقه اش  جدا می کرد .÷س از مدتی ، ماهی بزرگ از حمه  و یورش  به ماهی کوچک دست برداشت .او  باور کرده بود  که رفتن  به آن سوی آکواریم  و شکار ماهی کوچک ، امری محال  و غیر ممکن است .در پایان  دانشمند شیشه  وسط آکواریم  را برداشت  و راه ماهی بزرگ  را باز گذاشت .ولی  دیگر هیچگاه ماهی بزرگ به ماهی  کوچک  حمله  نکرد و به آن سوی  آکواریم  نیز نرفت !

دیوار شیشه ای دیگر وجود نداشت ، اما ماهی بزرگ در ذهنش  دیواری  ساخته بود  که از دیوار  واقعی  سخت تر و بلندتر می نمود و آن دیوار ، دیوار بلند باور خود بود !

باوری که از جنس محدودیت !  باوری به وجود  دیواری  بلند  و غیرقابل عبور ! 

 باوری  از ناتوانی خویش  

 

 

مورچه و شیر  

 

 

مورچه هر روز صبح زود سر کار می‌رفت و بلافاصله کارش را شروع می‌کردبا خوشحالی به میزان زیادی محصول تولید می‌کرد
رئیسش که یک شیر بود، ازاینکه می‌دید مورچه می‌تواند بدون سرپرستی بدین گونه کار کند، بسیار متعجب بود
بنابر این بدین منظور سوسکی را که تجربه بسیار بالایی در سرپرستی داشت و به نوشتن گزارشات عالی شهره بود، استخدام کرد
اولین تصمیم سوسک راه اندازی دستگاه ثبت ساعت ورود و خروج بود
او همچنین برای نوشتن و تایپ گزارشاتش به کمک یک منشی نیاز داشت
عنکبوتی هم مدیریت بایگانی و تماسهای تلفنی را بر عهده گرفت
شیر از گزارشات سوسک لذت می‌برد و از او خواست که نمودارهایی که نرخ تولید
را توصیف می‌کند تهیه نموده که با آن بشود روندها را تجزیه تحلیل کند
او می‌توانست از این نمودارها در گزارشاتی که به هیات مدیره می‌داد استفاده کند
بنابراین سوسک مجبور شد که کامپیوتر جدیدی به همراه یک دستگاه پرینت لیزری بخرد
او از یک مگس برای مدیریت واحد تکنولوژی اطلاعات استفاده کرد
مورچه که زمانی بسیار بهره ور و راحت بود،
از این حذ افراطی کاغذ بازی و جلساتی که بیشترین وقتش را هدر می‌داد متنفر بود
شیر به این نتیجه رسید که زمان آن فرا رسیده که شخصی را به عنوان مسئول واحدی
که مورچه در آن کار می‌کرد معرفی کند
این سمت به جیر جیرک داده شد.
اولین تصمیم او هم خرید یک فرش و نیز یک صندلی ارگونومیک برای دفترش بود
این مسئول جدید یعنی جیر جیرک هم به یک عدد کامپیوتر و یک دستیار شخصی
که از واحد قبلی اش آورده بود، به منظور کمک به برنامه بهینه سازی استراتژیک
کنترل کارها و بودجه نیاز پیدا کرد
اکنون واحدی که مورچه در آن کار می‌کرد به مکان غمگینی تبدیل شده بود که دیگر هیچ کسی در آن جا نمی‌خندید و همه ناراحت بودند
در این زمان بود که جیر جیرک، رئیس یعنی شیر را متقاعد کرد که نیاز مبرم به شروع یک مطالعه سنجش شرایط محیطی وجود دارد
با مرور هزینه‌هایی که برای اداره واحد مورچه می‌شد،
شیر فهمید که بهره وری بسیار کمتر از گذشته شده است
بنابر این او جغد که مشاوری شناخته شده و معتبر بود را برای ممیزی و پیشنهاد راه حل اصلاحی استخدام نمود
جغد سه ماه را در آن واحد گذراند و با یک گزارش حجیم چند جلدی باز آمد،
نتیجه نهایی این بود: تعداد کارکنان زیاد است
حدس می‌زنید اولین کسی که شیر اخراج کرد چه کسی بود؟
مسلماً مورچه؛ چون او عدم انگیزه اش را نشان داده و نگرش منفی داشت

 

 کاش پدرم در کنارم بود  

 
4 ساله که بودم فکر می کردم پدرم هر کاری رو می تونه انجام بده .

5 ساله که بودم فکر می کردم پدرم خیلی چیزها رو می دونه .

6 ساله که بودم فکر می کردم پدرم از همة پدرها باهوشتر.

8 ساله که شدم ، گفتم پدرم همه چیز رو هم نمی دونه.

10 ساله که شدم با خودم گفتم ! اون موقع ها که پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.

12 ساله که شدم گفتم ! خب طبیعیه ، پدر هیچی در این مورد نمی دونه .... دیگه پیرتر از اونه که بچگی هاش یادش بیاد.

14 ساله که بودم گفتم : زیاد حرف های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله .

16 ساله که شدم دیدم خیلی نصیحت می کنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده .

18 ساله که شدم . وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنم همین طور بیخودی به آدم گیر می ده عجب روزگاریه .

21 ساله که بودم پناه بر خدا بابا به طرز مأیوس کننده ای از رده خارجه

25 ساله که شدم دیدم که باید ازش بپرسم ، زیرا پدر چیزهای زیادی درباره این موضوع می دونه و زیاد با این قضیه سروکار داشته .

30 ساله بودم به خودم گفتم بد نیست از پدر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیه هرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره کرده و خیلی تجربه داره .

40 ساله که شدم مونده بودم پدر چطوری از پس این همه کار بر میاد ؟ چقدر عاقله ، چقدر تجربه داره .



50 ساله که شدم ... !

حاضر بودم همه چیز رو بدم که پدر برگرده تا من بتونم باهاش دربارة همه چیز حرف بزنم !

اما افسوس که قدرشو ندونستم ...... خیلی چیزها می شد ازش یاد گرفت !

حالا اگه اون هست و تو هم هستی یه خورده ......  

( باد و خورشید ) 

 


روزی خورشید و باد هر دو در حال گفتگو بودند و هر کدام نسبت به دیگری احساس برتری می کرد . باد به خورشید می گفت : من از تو قوی ترم خورشید هم ادعا میکرد که او قدرتمندتر است. گفتند بیاییم امتحان کنیم . خوب حالا چگونه ؟ دیدند مردی در حال عبور است و کتی به تن دارد. باد گفت من می توانم کت آن مرد را از تنش در آورم. خورشید گفت پس شروع کن .باد وزید و وزید. با تمام قدرتی که داشت به زیر کت مرد می کوبید. در این هنگام که مرد دید ممکن است کتش را از دست بدهد ، دکمه ی کتش را بست و با دو دستش محکم آن را چسبید. باد هر چه کرد نتوانست کت را از تنش خارج کند و با خستگی تمام رو به خورشید کرد و گفت عجب آدم سرسختی بود ، هر چه سعی کردم موفق نشدم .مطمئن هستم که تو هم نمی توانی . خورشید گفت تلاشم را می کنم وشروع کرد به تابیدن . پرتوهای پر مهرش را بر سر مرد بارید و او را گرم کرد .

مرد که تا چند لحظه قبل سعی در حفظ کت خود داشت ، متوجه شد که هوا تغییر کرده و با تعجب به خورشید نگریست . دید از آن باد خبری نیست ، احساس آرامش و امنیت کرد . با تلاش مداوم و پر مهر خورشید او نیز گرم شد و دید که دیگر نیازی به اینکه کت را به تن داشته باشد نیست . بلکه به تن داشتن آن باعث آزار و اذیت او می شود . به آرامی کت را از تن به در آورد و به روی دستانش قرار داد. باد سر به زیر انداخت و فهمید که خورشید پر مهر و محبت که پرتوهای خویش را بی منت به دیگران می بخشد از او که به زور می خواست کاری را انجام دهد بسیار قوی تر است . 

 

دو تا دانه 

 

دو تا دانه توی خاک حاصلخیز بهاری کنار هم نشسته بودند.

دانه اولی گفت: «من می خواهم رشد کنم! من می خواهم ریشه هایم را هر چه عمیق تر در دل خاک فرو کنم و شاخه هایم را از میان پوسته زمین بالای سرم پخش کنم... من می خواهم شکوفه های لطیف خودم را همانند بیرق های رنگین برافشانم و رسیدن بهار را نوید دهم... من می خواهم گرمای آفتاب را روی صورت و لطافت شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هایم احساس کنم!» و بدین ترتیب دانه روئید.

دانه دومی گفت: «من می ترسم. اگر من ریشه هایم را به دل خاک سیاه فرو کنم، نمی دانم که در آن تاریکی با چه چیزهائی روبرو خواهم شد. اگر از میان خاک سفت

 
، بالای سرم را نگاه کنم، امکان دارد شاخه های لطیفم آسیب ببینند... چه خواهم کرد اگر شکوفه هایم باز شوند و ماری قصد خوردن آنها را کند؟ تازه، اگر قرار باشد شکوفه هایم به گل ننشینند، احتمال دارد بچه کوچکی مرا از ریشه بیرون بکشد. نه، همان بهتر که منتظر بمانم تا فرصت بهتری نصیبم شود.» و بدین ترتیب دانه منتظر ماند.

مرغ خانگی که برای یافتن غذا مشغول کند و کاو زمین بود دانه را دید و در یک چشم بر هم زدن قورتش داد. 

آرامش سنـگ یا آرامش بـرگ ؟


مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. 
استادی از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟" 
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود.
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

استاد گفت: "این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!" 
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: "اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

استاد لبخندی زد و گفت: "پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."
استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: "شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"
استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم و من آرامش برگ را می پسندم ...

دستگاه تنفسی

دستگاه تنفسی

دستگاه تنفسی اکسیژن را از طریق شش‌ها وارد خون می‌سازد. این دستگاه شامل بینی، گلو، نای (لوله‌ هوایی) و شش‌ها است. وقتی شما عمل دم را انجام می‌دهید، هوای تازه را به داخل می‌کشید. وقتی بازدم انجام می‌دهید، هوای باقیمانده را از شش‌ها خارج می‌سازید. در کیسه‌های هوایی که آلوئول (alveoli) نام دارند و در اعماق ریه واقع شده‌اند، هوا در مجاورت بسیار نزدیک با خون عبوری از مویرگ‌ها قرار می‌گیرد این فرآیند به اکسیژن که برای تنفس سلولی حیاتی است، اجازه می‌دهد که از ریه‌ها به خون منتقل شود. همچنین به محصول پس‌مانده (دی‌اکسید‌کربن) اجازه می‌دهد که از خون به شش‌ها منتقل شده و از آنجا به هوا برود. اگر دی‌اکسیدکربن در خون باقی می‌ماند برای آن مسموم‌کننده بود. به نفس کشیدن خودتان گوش دهید و ببینید که چگونه حرکات قفسه سینه هوا را به داخل مکیده و یا به خارج می‌فرستد.

 

درون قفسه سینه

هوا از طریق نای (لوله هوا) وارد ریه‌ها شده و از آن‌ها خارج می‌شود. انتهای بالایی نای به حلق (گلو) باز می‌شود. انتهای پایینی به دو نایژه اصلی (لوله‌های هوا) تقسیم شده و هر یک به یکی از ریه‌ها وارد می‌گردند. نایژه در ریه مجددا تقسیم شده و کوچک و کوچک‌تر می‌شود. تا جایی که به نازکی یک تار مو گردد. سرانجام، نایژه‌ها (که اکنون نایژک‌ها انتهایی نام دارند) وارد کیسه‌های حباب مانند میکروسکوپی به نام آلوئول می‌شوند. تقریبا 300 میلیون آلوئول در هر ریه وجود دارد. هر آلوئول توسط مویرگ‌ها احاطه می‌شود. اکسیژن (موجود در هوای داخل آلوئول) فاصله کمی را تا خون (داخل مویرگ‌ها) طی کرده و خون آن‌را به تمام بدن حمل می‌نماید.

دستگاه تنفسی

کره ی زمین در فضا

کوچک در فضای بیکران است، ‌بسیار سخت به نظر می‌رسد. حتی سخت‌تر است که تصور کنیم زمین علاوه بر این با سرعتی بالغ بر 800 کیلومتر بر ساعت مانند یک فرفره به دور خود می‌چرخد و با سرعت 80000 کیلومتر بر ساعت در تاریکی سیر می‌کند.

 

سیاره ما فقط یکی از نه سیاره‌ای است که منظومه شمسی را می‌سازند؛ زنجیره‌ای از سیارات که برای همیشه به دور خورشید می‌چرخند و خورشید فقط یکی از 100 میلیارد ستاره در کهکشان ماست – یک صفحه بسیار بزرگ که 80000 سال طول می‌کشد تا نور عرض آن‌را بپیماید- و کهکشان‌ ما، راه شیری، فقط یکی از ده میلیارد کهکشانی است که در جهان پراکنده‌اند!

 

ساخت یک افلاک نما

کمک گرفتن از یک بزرگ‌تر در انجام این آزمایش توصیه می‌شود.

در دهه 1600 مردم بالاخره قبول کردند زمین مانند یک توپ گرد است که به دور خورشید می‌چرخد. اندکی پس از آن، شروع به ساخت ابزاری نمودند که افلاک نما نام داشت و نحوه حرکت زمین، ماه و خورشید را نشان می‌داد.

 

وسایل مورد نیاز

وسایل مورد نیاز برای کره زمین در فضا

 

قوطی گرد، مقوای ضخیم، قطعات بالسا، قرقره، نخ، میله چوبی، نوار کشی، مهره، دو عدد واشر، توپ پینگ‌پنگ، لامپ، چراغ‌قوه، سر پیچ لامپ، باتری، سیم برق، لوله آلومینیومی، سیم، چسب مایع، چسب نواری، ابزار و وسایل نشان داده شده.

 

1- به وسیله چسب نواری دو سیم برق را به دو انتهای یک باتری بچسبانید. سیم‌ها را از یک لوله آلومینیومی بگذرانید. این لوله باید به اندازه کافی نازک باشد تا از وسط قرقره عبور نماید. همچنین طول آن باید 5/4 برابر طول قرقره باشد.

 کره زمین در فضا

2- به وسیله مته، یک سوراخ به اندازه قطر لوله در بلوک بالسا ایجاد نمایید. بلوک را به قسمت داخلی قوطی بچسبانید و دو تا قرقره از لوله گذرانده و لوله را وارد بلوک نمایید.

 کره زمین در فضا

3- روی صفحه گرد مقوایی که به اندازه قوطی بریده شده‌است، سوراخی ایجاد نموده و آن‌را از لوله رد کنید. سوراخ‌هایی در هر دو انتهای نوار بالسا (که کمی بلندتر از شعاع قوطی باشند) ایجاد کنید.

 کره زمین در فضا

4- یک انتهای نوار بالسا را در لوله آلومینیومی چفت کرده و در انتهای دیگر میله چوبی را وارد نمایید. یک واشر و قرقره وارد لوله و نیز میله چوبی کرده و سپس نوار بالسای دوم را روی آن‌ها قرار دهید.

 کره زمین در فضا

5- یک توپ پینگ‌پنگ را به وسیله مقداری بتونه پلاستیکی روی میز بچسبانید. از یک بزرگ‌تر بخواهید تا به وسیله مته یک سوراخ به قطر سیم در توپ ایجاد نماید.

 کره زمین در فضا

6- 8 سانتی‌متر از سیم را مطابق شکل رسم شده‌ی پایینی تا کنید. برای به دست آوردن زاویه دقیق از یک نقاله استفاده نمایید. یک سوراخ در میله چوبی ایجاد کرده و سیم را از آن رد کنید.

 کره زمین در فضا

7- توپ پینگ‌پنگ را روی سیم محکم کنید. سیم نازک‌تر را به دور سیم کلفت‌تر پیچانده و به انتهای آن یک مهره وصل کنید. سیم‌های برق را به سرپیچ متصل کرده و درجای خود چسب بزنید.

 کره زمین در فضا

8- یک نوار کشی به دور قرقره‌ها حلقه زده و سیم‌های برق را برای روشن شدن لامپ به هم وصل نمایید. دستگیره را به آرامی بچرخانید تا زمین به دور خورشید بچرخد. توجه کنید که در هنگام چرخیدن، زمین همواره در زاویه‌ای ثابت باقی می‌ماند.

(برای دیدن نمای بزرگی از شکل زیر روی آن کلیک کنید)

نمایی از حرکت زمین به دور خورشیدنمایی از حرکت زمین به دور خورشید

 

آرایش فصلی

رسم تصویر چهار فصل روی بدنه‌ی پروژه طرح را کامل خواهد نمود.

تصویر چهار فصل روی بدنه‌ی پروژه

کشف نیکلاس کوپرنیکوس

هزاران سال، بیش‌تر مردم باور داشتند که خورشید و همه سیارات به دور زمین می‌چرخند. این ایده را یک منجم اهل یونان به نام بطلمیوس پیشنهاد داده بود. در سال 1530 یک کشیش لهستانی به نام نیکلاس کوپرنیک (1543- 1473)، نشان داد که زمین به همراه سایر سیارات به دور خورشید می‌چرخند. رهبران کلیسا با این عقیده مورد توهین شدیدی واقع شدند و باور آن‌ها این بود که نظر کوپرنیک "تمام هنر نجوم را از بین خواهند برد" که در نهایت این کار انجام شد. اما، یک قرن دیگر هم گذشت تا مردم کم‌کم قبول کردند که حق با کوپرنیک است. کتاب این دانشمند De revolution bus توسط کلیسا به مدت 300 سال ممنوع باقی ماند.

نیکلاس کوپرنیکوس

مسافرت سالیانه

دقیقا یکسال طول می‌کشد تا زمین به دور خورشید بچرخد- و یا به طور دقیق‌تر 1/4  ،365 روز – این دلیل وجود 365 روز در یک سال است. ما این 1/4 روز را با اضافه کردن یک روز به اسفند ماه، هر چهار سال یکبار جبران می‌کنیم. مدار زمین کاملا گرد نیست. بلکه بیضی شکل (تخم‌مرغی) است. بنابراین زمین در برخی اوقات بیش‌تر از سایر مواقع به خورشید نزدیک است. زمین، در تاریخ سیزدهم دی در نزدیک‌ترین فاصله خود با خورشید یعنی  147500000 km("سمت الشمس“ )  و در تاریخ چهاردم خرداد ("اوج خورشیدی" ) در دورترین فاصله خود 152500000 m قرار دارد.

حرکت زمین به دور خورشید

کره ی زمین

از آنجایی که جهان ما گرد است، بهترین راه برای نمایش آن استفاده از یک کره است. روی یک کره‌ی خوب می‌توانید موقعیت هر مکان، ابعاد و شکل هر قاره و کوتاهترین مسیر بین فواصل دور از هم را ببینید. این جزئیات مزیت‌هایی است که کره نسبت به نقشه‌ی صاف دارد. زیرا جزئیات نقشه‌ی صاف با کمی اعوجاج همراه است.

کره زمین

 

مشکل کره سختی ساخت آن است. شما می‌توانید به سادگی و با نقاشی روی یک توپ، یک کره بسازید. اما این روش خیلی کاربردی و یا قابل اعتماد نیست. در بیش‌تر کره‌ها جزئیات سطح، از طریق بخش‌های سپری شکل چاپ شده که "قطاع" نامیده می‌شود، تهیه می‌شود. این صفحات تخت باید بسیار دقیق ساخته شده و به دقت روی کره قرار داده شوند.

 

ساخت یک کره

ساخت یک کره خوب بسیار سخت است ولی یک روش ساده، پوشاندن توپ فوتبال با کاغذهای قطاع است. در ساخت این کره ممکن است به یک تناسب کامل نرسیم، ولی اصول کار مشابه با کره‌های حرفه‌ای است.

 

وسایل لازم

وسایل لازم برای ساخت کره زمین

کاغذ، توپ، چسب مایع، نوار، تخته چوب، سوزن، سیم، دو عدد واشر، رنگ، لوازم و تجهیزات نشان داده شده

 

 

1- برای اینکه بفهمید چه طولی از کاغذ مورد نیاز است، آن‌را در درز توپ چسب زده و دور آن بپیچانید تا به نقطه چسب زده شده برسد.

کاردستی برای ساخت کره زمین

2- عرض کاغذ را با چرخاندن توپ از سوراخ تا یک نقطه در مقابل آن و علامت زدن بیابید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

3- روی یک صفحه بزرگ کاغذ، مستطیلی به ابعاد به دست آمده در مراحل 1 و 2 رسم نموده و آن‌را ببرید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

4- کاغذ را سه بار تا کردن از وسط و با استفاده از خط‌کش به هشت قسمت تقسیم کرده و روی خط تا، یک خط رسم نمایید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

5- شروع به درآوردن شکل "قطاع"نمایید. به این ترتیب که ابتدا عمود منصف خط بین C,B را بیابید .

کاردستی برای ساخت کره زمین

رسم قطاع‌ها

برای رسم قطاع‌ها نیازمندید که قطعات کاغذ اضافی به صفحه‌ اصلی بچسبانید و خط استوا را از دو انتها گسترده نمایید. سپس با استفاده از یک میله بالسا یک بازوی پرگاری بسازید و شعاع (اندازه‌گیری شده را در زیر) را با مداد و سوزن روی آن مشخص نمایید. اولین کمان می‌تواند توسط سوزن از نقطه D زده شود. برای رسم کمان‌های بعدی به اندازه عرض قطاع از نقطه D به عقب بروید. سپس بازوی پرگاری را برعکس نموده و همین کارها را در جهت عکس انجام دهید.

رسم قطاع‌ها

 

6- شعاع مورد نیاز برای رسم قطاع‌ها را پیدا کنید قطعه‌ها را از چپ و راست به هم وصل نمایید تا خط استوا مشخص شود.

کاردستی برای ساخت کره زمین

 

7- سوزن بازوی پرگار خود را در هر مرکز دایره محکم نموده و قطاع‌ها را همان گونه که در قسمت بالا توضیح داده شد، رسم نمایید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

8- قطاع‌ها را بریده و روی آن‌ها خطوط شطرنجی رسم نمایید. سپس جزئیات را از روی نقشه زیر، روی آن‌ها رسم کنید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

9- با خم کردن یک سیم به دور نصف توپ و خم کردن دو انتها (مطابق شکل زیر) پایه‌ای برای کره بسازید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

10- سیم را داخل صفحه تخته صاف و چوبی نموده و به بالا و پایین آن واشری چسب بزنید تا به توپ امکان چرخیدن بدهد.

کاردستی برای ساخت کره زمین

11- یک انتهای نوار قطاع را در نقطه شیاردار به توپ چسب زده و سپس آن‌را به دور استوا بچرخانید و دو انتها را به هم برسانید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

نقاط انتهای هر قطاع را تا کنید تا در نقطه قطب به هم برسند و آن‌ها را چسب بزنید. دقت نمایید که نقاط روبروی همدیگر را با هم تا بزنید.

کاردستی برای ساخت کره زمین

دور دنیا

ساخت یک کره گرد با استفاده از قطاع‌هایی که روی صفحه تخت رسم شده به شما کمک خواهد نمود که فعالیت‌های پیچیده و سخت سازندگان نقشه را درک نمایید.

 

کامل کردن جزئیات

کره‌ها می‌توانند با تعداد مختلفی قطاع ساخته شوند ولی در اینجا برای سادگی ما فقط از هشت تا قطاع استفاده نموده‌ایم. برای رسم قاره‌ها و اقیانوس‌ها روی قطاع‌هایتان، به آرامی مطابق شکل بالا روی صفحه شطرنجی خودتان با طول و عرض متناسب، شکل‌ها را با مداد رسم نمایید. کار را به صورت خانه به خانه انجام دهید و خطوط مرزی را دقیقا" در مکان‌های نشان داده شده بکشید. سپس تقسیم‌بندی‌های شطرنجی را پاک کرده و قاره‌ها و اقیانوس‌ها را رنگ‌آمیزی نمایید.

قاره‌ها و اقیانوس‌ها در کره زمین